پایگاه خبری تحلیلی رسا

اولین رسـانه مستقـل خبــری،تحلیـلی منطقه

پایگاه خبری تحلیلی رسا

اولین رسـانه مستقـل خبــری،تحلیـلی منطقه

اعضای ششمین دوره شورای اسلامی شهر حمیل در جلساتی نسبت به تعیین تکلیف سمت شهردار شهر تصمیماتی را اخذ کردند که نارضایتی های عمومی زیادی را در پی داشته است.

شورای این دوره با عدم هماهنگی و تعامل در مسیر مدیریت شهرداری ،نهایتا منجر به عدم قبول مجدد این جایگاه از سوی کامران جلوند شد،تصمیمی که ناخواسته بخاطر ناشی گری برخی اعضای شورا که برخواسته از عدم درک صحیح از حکم روایی شهری،تحصیلات،تجربه و عدم شناخت درست از جایگاه شورا بود،گرفته شده و شهرداری و شهر حمیل را با بحران جدی مدیریت شهری مواجه کرد .

شهر حمیل لیاقت جایگاه ارتقا جایگاه شهری را داشته و دارد و امیدوار بودیم با شروع بکار دور جدید شورا این امر سر لوحه تصمیمات اعضا قرار گیرد که البته با تصمیمات اخیر متوجه شدیم آرزویی بیش نیست.

ضعف جدی در حفظ کامران جلوند بعنوان شهردار، متعاقب آن تسریع جهت انتخاب شهردار،فقدان درک صحیح از جایگاه شهری و موقعیت مکانی شهر حمیل در کرویدر ایلام-کرمانشاه و مهمتر از همه انتصاب حمید شهبازی ناکام ادوار متعدد شورای شهر اسلام آباد بعنوان شهردار شهر حمیل از موارد متعددی است که از همین ابتدای کار موجب بحران جدی هویتی شورای اسلامی در میان مردم شهر شده است و به اذعان بسیاری چه بسا شورای این دوره در کوتاه مدت با خطر انحلال مواجه گردد.

سوالات اساسی و جدی متعددی پیرامون انتصاب شهردار شهر حمیل وجود دارد که امیدوارم اعضای شورا با توجه به عدم تحصیلات،تجربه،تخصص و جایگاه اجرائی-مدیریتی پاسخی در خور جهت رضایت افکار عمومی داشته باشند .

از همین ابتدا عموماً اعلام می کنم که نه فقط از طریق این نوشته بلکه هرکدام از اعضای شورا و یا جمعا در هر مکان و زمانی که اعلام کنند حاضربه تبادل نظر پیرامون تصمیمات غلط و هزینه ساز آنها برای شهر حمیل هستم.

اولین موردی که مخاطرات جدی را به ذهن متبادر می کند هزینه جاری،عمرانی و درآمد شهرداری است،بنابر آمار موجود هیچکدام از هزینه های جاری،عمرانی و درآمدی شهرداری با ترازنامه همخوانی ندارد،این عدم همخوانی آمارها نشان می دهد بسیاری از درآمدها محقق نشده است،سوال اساسی پیرامون این موضوع وجود دارد که کامران جلوند که یک نیروی بومی،باتجربه و نفوذ در میان مردم و مدیران شهرستان و استان بوده نتوانسته این اعداد و ارقام را محقق کند،حال یک نیروی غیربومی،فاقد تجربه و صلاحیت و توانایی چگونه میخواهد میلیاردها ریال درآمد و اعتبارات محقق نشده را محقق و وصول کند که مانع از پیش آمدن رکود در اصلی ترین سازمان مدیریت شهرحمیل شود؟

2.میزان بدهی،بستانکاری،هزینه های جاری،عمرانی و درآمدی و ردیف بودجه 1400 شهرداری حمیل چندمیلیارد تومان است؟آیا از این اعداد و ارقام اطلاع دارید؟آیا یک ترازنامه مالی را تاکنون مشاهده نموده اید؟نیک می دانید که تکمیل پروژه های قدیمی و جدید شهری نیازمند اعتبارات و درآمد مازاد است.گزینه غیر بومی،هلی برن شده و انتصابی شما،منابع مالی و اعتبارات را چگونه می خواهد تهیه نماید؟

3.شهر حمیل با توجه به جایگاه راهبردی مابین ایلام-کرمانشاه نیازمبرم به سند شهری دارد و اگر درآمد پایدار نداشته باشد در آینده ای نه چندان دور مجبور به شهر فروشی خواهد شد،برنامه مالی شهردار منتصب و اعضای شورا برای چالش عوارض منابع پایدار چیست ؟ و اساساً چگونه می خواهید آنرا ایجاد کنید؟آیا اصلا با این موارد آشنایی دارید؟

4.ارزیابی سند توسعه شهر حمیل یا همان CDS ،برنامه راهبردی-عملیاتی 4 ساله شهرداری،درآمد پایدار،سرمایه اجتماعی-جمعیتی،مشکلات زیست محیطی،رفع بحران هویت شهری و نابسامانی ساخت و سازهای شهری؛تکمیل ساختار موجود شهرداری،پیگیری و تعیین حریم اصلی ترین خیابان ها و بلوار شهر و ..... از اصلی ترین برنامه های یک گزینه تصدی شهرداری حمیل است،آیا حمید شهبازی این برنامه ها را ارائه داده است؟اگر بله،به چه کسی و کدام عضو شورا با کدام تخصص و تحصیلات و تبحر آنرا بررسی و راستی آزمایی کرده است؟

5. با توجه به حکم روایی خوب شهری و بی توجهی اعضای شورا به این اصل؛ و رویکرد متمرکز از بالا به پایین در فرآیندهای تصمیم ساز مدیریت شهری شهر حمیل،مدیریت تداخل وظیفه شهرداری با دیگر ارگان ها،فروش تراکم و تغییر کاربری اراضی اطراف شهر همراه با آینده نگری و برنامه در کمیسیون ماده 5،تغییر و توسعه محدوده شهری به سمت شرق و شمال شرق شهر حمیل،برون سپاری پروژه های اجرایی-خدماتی،توسعه مشارکت شهروندی و حرکت به سمت شهر شهروند مدار همراه با مدیریت قانونمند و بدون لابی از جمله رویکردهای یک شهردار موفق شهر جوان و نوپایی همچون حمیل است ،برنامه های گزینه انتصابی شما چیست؟آیا اصلا چنین برنامه ای ارائه شده است؟

6. با توجه به لزوم جایگزینی بودجه تعهدی به جای سیستم نقدی،ضبط وثبت دارایی های غیر نقدی،ایجاد انضباط مالی،ساماندهی خدمات شهری،جایگزینی بسیاری از ماشین آلات غیر کاربردی،حذف تدریجی استفاده از آب شرب در آبیاری فضای سبز بلوار شهید یعقوب نژاد و پارک های اطراف،تعیین تکلیف و ساماندهی ورودی و خروجی و یکسان سازی کندروهای جنوبی و شمالی با بلوار شهید یعقوب نژاد،تکمیل پروژه پارک کوهستان و ادامه و تکمیل منطقه تفریحی سراب گاروانی و پیگیری و وصول بدهی عوارضی جندین ساله شهرداری از اشخاص حقیقی و حقوقی است،
آیا این نیروی غیر بومی و فاقد سرمایه اجتماعی انتصابی،توانایی تعامل و ارتباطی همچون کامران جلوند با مردم را دارد و اساسا آیا قادر به انجام امور بالا هست؟آیا شما اعضای شورای اسلامی شهر حمیل ضمانت اجرای مسئولیت واگذاره شده به حمید شهبازی را متقبل می شوید؟

اعضای شورای اسلامی شهر و مردم محترم و مظلوم حمیل:

شهر نوپای حمیل در مرحله گذر از پلکان جمعیتی-جغرافیایی است و نیازمند خدمات مدیریتی کیفیتی همراه با پارادایم است،مدیریت شهری را می طلبد که پای اصول بایستد و در سوابقش اهل معامله و زد و بند نباشد،نیرویی که با تعامل قانونمند با مردم سیستم عوارضی درآمدی را روز به روز جهت شکوفایی شهر بکار گیرد،سرمایه اجتماعی داشته باشد،بدور از سیاسی کاری باشد،معتقد به مدیریت سیستماتیک،حرفه ای و غیر سیاسی باشد و به عقلانیت و خرد جمعی اعتقاد داشته باشد،

شهر نیاز مبرم و اساسی به یک طرح مدون و قابل اجرا ،جهت در بن بست قرار نگرفتن به واسطه احداث مسیر جدید ایلام – کرمانشاه است و این امر محقق نخواهد شد مگر با مدیریتی قوی و دلسوز.

فلذا با توجه به عدم تجربه،تخصص،جایگاه و نفوذ اجتماعی مردمی و مدیریتی گزینه انتصابی و لزوم داشتن یک شهردار قوی و مردمی جهت عدم مواجه با بحران شهری -اجتماعی،امیدوارم اعضای شورا در تصمیم خود بازنگری کنید و گزینه ای را بر صندلی شهرداری تکیه دهند که بعدها به نیکی از آنها یاد کنند.

 

🔸 امروز قصد دارم برخی از واژگان سیاسی بکار برده شده در سیاست ایران را موشکافانه‌تر تبیین کنم. این تحلیل‌ها در راستای انتخابات #۱۴۰۰ است. به یقین به ذهن دارید که رهبری انقلاب در توصیه‌ای به آقای دکتر احمدی‌نژاد فرمودند به شما توصیه می‌کنیم که در انتخابات(۹۶) شرکت نکنید چون نه به صلاح شماست و نه به صلاح کشور. چون حضور شما باعث ایجاد یک دوقطبی خواهد شد و شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دو قطبی در کشور ایجاد می‌شود دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور لذا من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید.

🔖 اما دوقطبی چیست؟!

🔸 یکی از اساسی‌ترین واژگانی که باید ابتدا آنرا فهم کرد و بعد به سراغ تحلیل مسائل پیرامون انتخابات رفت همین مسئلهٔ دوقطبی است. ساده و روان معنای دوقطبی اینست که تمام جناح‌ها(اعم‌ از چپ و راست)، تمام احزاب(اعم از غیرقانونی و قانونی)، مراجع(اعم از انقلابی و غیرانقلابی)، دستگاه‌های امنیتی(اعم از وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه)، حوزه علمیه(اعم از مجمع روحانیون و یا جامعهٔ روحانیت مبارز) و ... با حضور آقای دکتر احمدی‌نژاد در یک صف‌آرایی کاملاً جدی قرار می‌گیرند. در این مطلع سخن، ذکر مصداقی دقیق؛ روشنگر و تبیین‌کنندهٔ جملات بالاست که در زیر به آن اشارتی کوتاه خواهم داشت.

🔸 صف‌بندی میان جریانات و گروه‌های بالا در انتخابات سال ۸۸ نشان از یک صف‌بندی جدّی انقلابی-غیرانقلابی واقعی داد. این صف‌بندی فقط و فقط با حضور شخص احمدی‌نژاد ایجاد شد که تمام غیرانقلابی‌ها را علیه انقلابی‌ها شوراند! توجه کنید و با دقت به این جمله فکر کنید، غیرانقلابی‌ها را علیه انقلابی‌ها شوراند و غائلهٔ عظیم ۸۸ را به راه انداخت چون آنها تمام منافع اقتصادی-سیاسی خود را با روی کار آمدن احمدی‌نژاد از دست رفته دیدند و در همین راستا زیر میز بازی زدند! با نگاه به اتفاقات سال ۸۸ می‌توان فهمید که سیدعلی خامنه‌ای در میان تمام خواص، مراجع، نهادها، دستگاه‌های امنیتی، احزاب، جناح‌ها و حتی اشخاص به ظاهر انقلابی آنقدر تنها بودند که مدام فریاد این عمار سر می‌دادند و در آخر با حالت تضرع دست به توسل خدمت حضرت ولیعصر روحى و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداء برداشتند تا در این صف‌آرایی جدی، نگاه حضرت از جبههٔ انقلاب لحظه‌ای برداشته نشود.

🔸 در آن فتنه عده‌ای قلیل همراه رهبری انقلاب شدند چون از اساس یا با رهبری انقلاب زاویه داشتند و یا ایشان را برای رسیدن به منافع اقتصادی-سیاسی خود می‌خواستند! بعد از فرونشستن غبار فتنه، عده‌ای منافق زالوصفت برخلاف امر رهبری انقلاب، سکوت را ترجیح داده تا در موقع ضربه زدن به پشت جبههٔ انقلاب ضربهٔ اساسی بزنند که در همین راستا خواص ساکت فتنه هم در دولت فعلی و مجلس قبلی صاحب مصدرهای مهمی شدند که به فراخور زمان به برخی از آنها خواهم پرداخت!

اصلاح‌طلبان مدعی هستند که اقتصاد ایران در دولت آقای خاتمی، با وجود درامدهای کمتر نفتی از ثبات و رونق بالایی برخوردار بوده است.

این ادعا شباهت بسیار دارد به ادعای حامیان دولت آقای روحانی که سالهای 92 تا 96 را دوران ثبات و رشد اقتصادی می‌دانند، در حالی که به اعتقاد عموم اقتصاددانان مستقل، ریشه بحران‌های اقتصادی در این چند سال اخیر دقیقا به همان سیاست‌های دولت اول روحانی باز می‌گردد.

در دولت خانمی نیز، با تک نرخی کردن ارز در سال 80، در واقع ارز را روی یک نرخ معین، تثبیت کردند و این شروع روندی بود که با عقب افتادن از تورم، به تدریج سال به سال نرخ خروج سرمایه از کشور را بالا برد و ادامه ناگزیر این سیاست در سال‌های بعد، ریشه بحران ارزی در سال 91 شد.

در دولت اصلاحات، طرح تثبیت قیمت‌ کالا و انرژی که در ادامه طرح تثبیت نرخ ارز اجرایی شد، شرایط اقتصادی را به جایی رساند که افزایش فشار 20درصدی سالیانه به بودجه [فقط از محل تثبیت قیمت‌ها] وضعیتی ظاهرا با ثبات اما به شدت ناپایدار و در آستانه انفجار را به کشور تحمیل کرده بود.

❌اینکه رهبر معظم انقلاب فرمودند دولت باید بماند و با قدرت به وظایف خود عمل کند، زیباترین و هوشمندانه ترین قسمت سخنرانی امروز بود!
و زیباتر از آن #اتمام_حجت زیرکانه که دیگر مذاکره ای هم در کار نخواهد بود!
یعنی دولت لیبرال روحانی که با یکی از سنگین ترین عملیات روانی های تاریخ، نظام را به میز مذاکره کشاند،به موازات برجام، انقدر قرارداد استعماری بست تا ماهیت انقلابی نظام را عقیم کند،و در حد همان جمهوری اسلامی باقی بمانیم، هسته ای را دفن کرد و مکانیزم بازگشت پذیری را تعمداً رعایت نکرد تا در صورت خلف وعده حتمی غرب، نظام در مذاکره بماند، نرمالیزاسیون انجام شود و دومینو وار تمام مؤلفه های قدرت خود بدهد تا به یک کشور عادی و مستعمره تبدیل شود!
❌حالا مجبور است بدون انرژی اتمی و حق مذاکره مجدد حق فروختن قسمت دیگری از آینده کشور، صرفاً با تکیه بر توانایی های داخلی تا 1400 بماند و بد و خوبش را پاسخگو باشد!
فرمود #جنگ_نخواهد_شد!
که مادامی ما قدرت بازدارنده موشکی داریم، قطعاً نخواهد شد!
و فرمود مذاکره هم نخواهیم کرد!
نمیدانم متوجه شدید یا نه!

🔸 رهبر معظم انقلاب در بیانات خود به نکات جدی و بسیار مهمی اشاره کردند. نکاتی که هر کدام می‌تواند مطلبی جداگانه را برای یک نوشته به خود اختصاص دهد مانند؛ اوضاع نابسامان اقتصادی، بی‌تدبیری و خطاهایِ بزرگِ دولت در موضوع مثلاً سکه و ارز، اینکه در بن‌بست نیستیم، برخورد ویژه با مفسدین و حکم حکومتی‌ ایشان در این مورد به قوهٔ قضاییه، بحث عدم مذاکره با آمریکا و #کلید_واژه مهم #مک_فارلین!، عدم رعایت خطوط قرمز در برجام، عدم استعفای روحانی و ظاهراً طعنه به دکتر احمدی‌نژاد و ...

🔸 قصد داشتم به صورت کامل به هر کدام از موارد بالا در همین متن بپردازم. اما احساس کردم شاید اینکار موضوع مهم‌تری را که هدف اصلیِ رهبری در ذکر موارد بالا بوده است را تحت‌الاشعاع قرار دهد و آنرا به حاشیه براند. به همین جهت در این مطلب، از هدفِ رهبری خواهم نوشت و انشالله در مطلبی دیگر نکات مهم را شرح خواهم داد.

▫️ مقدمه؛

🔸 اطلاع کامل دارید که برجامِ هسته‌ای فقط بهانه‌ای بود برای کشمکش و رویاروییِ جبههٔ غرب و موافقین برجام از طرفی، و رهبری انقلاب و دکتر احمدی‌نژاد از طرف دیگر در بحث مهمِ منطقه‌ای و بعد موشکی. تقریباً از سال ۹۱ (علی‌رغم مخالفت دکتر احمدی‌نژاد) بحث برجام جدّی شد و ۹۴ نیز منعقد شده و برجام به ملت ایران تحمیل شد. ظاهراً همه چیز بر وفق مراد موافقین برجام و غرب پیش می‌رفت. مرحوم هاشمی از پایان دوران موشکی (برجام موشکی) و کاهش بودجهٔ نظامیِ آلمان و ژاپن سخن می‌گفت و انصارش نیز از درخشندگی این خورشیدِ تابان، داستان سرایی می‌کردند. تا اینکه در سال ۹۵ دو اتفاق بسیار مهم رخ داد که ورق را برگرداند!

🔹 ۱- فوت مرحوم هاشمی (در حوزهٔ داخلی)
🔹 ۲- پیروزی ترامپ (در حوزهٔ بین الملل)

⬅️ برای فهم علت امضای FATF توسط دولت یازدهم و اصرار بر " #خود_تحریمی" بخش مهمی از افراد و نهادهای داخلی، فقط و فقط باید به #مبانی_فکری دولت روحانی رجوع کرد.

❌ جریانی که پیشرفت کشور را عین استحاله در نظام بین المللی می داند، از هیچ روشی حتی از خفت آمیز ترین اقدامات برای #استحاله_جمهوری_اسلامی در این مسیر دریغ نمیکند و همانطور که در ابتدای کار jcpoa یا همان برجام به بهانه لغو تحریمها ولی در واقع با هدف استارت #مذاکره_با_امریکا در سطح کلان زده شد و پس از آن تلاش شد تا با ipc یا همان قراردادهای جدید نفتی، جا پای امریکایی ها در عرصه اقتصاد و انرژی کشور محکم شود، امروز fatf یا همان امضای قرارداد با کارگروه اقدام ویژه مالی ضلع سوم پازلی است که غربگرایان برای #تهی_کردن_قدرت_کشور از درون و وابستگی و استحاله هر چه بیشتر کشور به غرب، تدارک دیده اند.

👇لذا جا دارد بار دیگر هشدارها و پیش بینی های 6 ماه قبل رهبر انقلاب در اول فروردین 95 در #حرم_امام_رضا علیه السلام را مجددا مرور کنیم که در واقع توصیف دقیقی از #نقشه_جامع_امریکا برای استحاله جمهوری اسلامی و حرکت قدم به قدم دولت فعلی در آن مسیر است:

✅ "حرف طرف مقابل یعنی همان دستگاه تبلیغاتی و فکرساز و جریان‌ساز، این است که میگوید ایران دارای ظرفیتهای فراوان اقتصادی است و هدف از توافق هسته‌ای این بود که کشور ایران بتواند از این ظرفیتها استفاده کند؛ خب، این توافق انجام گرفت لکن این توافق کافی نیست و مسائل دیگری هم هست که در آنها هم بایستی ملّت ایران، دولت ایران، مسئولین ایران تصمیم بگیرند و اقدام بکنند؛ مثلاً فرض بفرمایید امروز در منطقه‌ی غرب آسیا -یعنی همین منطقه‌ای که غربی‌ها به آن میگویند خاورمیانه- جنجالها و آشفتگی‌های بسیاری هست؛ خب، این مشکل برای کلّ منطقه است و اگر میخواهید کشور شما از این مشکل نجات پیدا کند، باید سعی کنید این جنجالها فرو بنشیند. چه‌کار کنیم؟ با آمریکا همکاری کنیم، همفکری کنیم، جلسه کنیم، بنشینیم، گفتگو کنیم و یک مدلی را طبق میل آمریکایی‌ها یا طبق توافق آمریکایی‌ها انتخاب کنیم؛ یکی دیگر هم این است.

یا ما مشکلات دیگری داریم، اختلافات زیادی با آمریکا داریم، این اختلافات را باید حل کنیم، این اختلافات بایستی تمام بشود؛ حالا در حلّ این اختلافات، فرض بفرمایید که ملّت ایران مجبور باشد از اصول خود صرف‌نظر کند، از خطّ قرمزهای خود هم صرف‌نظر کند، بکند؛ طرف مقابل از اصول خود و ارزشهای خود تنازل نمیکند لکن اگر لازم شد، ما باید تنازل کنیم تا مشکلات را برطرف کنیم؛ تا در نتیجه کشور بتواند از ظرفیتهای خود استفاده کند و مثلاً به یک اقتصاد برجسته‌ای مبدّل بشود. حرفشان این است. بنابراین در قضیه‌ی هسته‌ای توافق شد و اسم این را گذاشتیم «برجام»؛ برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور؛ برجام ۲ و ۳ و ۴ و الی‌غیرذلک بایستی به‌وجود بیاید تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی میکنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند."