⬅️ برای فهم علت امضای FATF توسط دولت یازدهم و اصرار بر " #خود_تحریمی" بخش مهمی از افراد و نهادهای داخلی، فقط و فقط باید به #مبانی_فکری دولت روحانی رجوع کرد.
❌ جریانی که پیشرفت کشور را عین استحاله در نظام بین المللی می داند، از هیچ روشی حتی از خفت آمیز ترین اقدامات برای #استحاله_جمهوری_اسلامی در این مسیر دریغ نمیکند و همانطور که در ابتدای کار jcpoa یا همان برجام به بهانه لغو تحریمها ولی در واقع با هدف استارت #مذاکره_با_امریکا در سطح کلان زده شد و پس از آن تلاش شد تا با ipc یا همان قراردادهای جدید نفتی، جا پای امریکایی ها در عرصه اقتصاد و انرژی کشور محکم شود، امروز fatf یا همان امضای قرارداد با کارگروه اقدام ویژه مالی ضلع سوم پازلی است که غربگرایان برای #تهی_کردن_قدرت_کشور از درون و وابستگی و استحاله هر چه بیشتر کشور به غرب، تدارک دیده اند.
👇لذا جا دارد بار دیگر هشدارها و پیش بینی های 6 ماه قبل رهبر انقلاب در اول فروردین 95 در #حرم_امام_رضا علیه السلام را مجددا مرور کنیم که در واقع توصیف دقیقی از #نقشه_جامع_امریکا برای استحاله جمهوری اسلامی و حرکت قدم به قدم دولت فعلی در آن مسیر است:
✅ "حرف طرف مقابل یعنی همان دستگاه تبلیغاتی و فکرساز و جریانساز، این است که میگوید ایران دارای ظرفیتهای فراوان اقتصادی است و هدف از توافق هستهای این بود که کشور ایران بتواند از این ظرفیتها استفاده کند؛ خب، این توافق انجام گرفت لکن این توافق کافی نیست و مسائل دیگری هم هست که در آنها هم بایستی ملّت ایران، دولت ایران، مسئولین ایران تصمیم بگیرند و اقدام بکنند؛ مثلاً فرض بفرمایید امروز در منطقهی غرب آسیا -یعنی همین منطقهای که غربیها به آن میگویند خاورمیانه- جنجالها و آشفتگیهای بسیاری هست؛ خب، این مشکل برای کلّ منطقه است و اگر میخواهید کشور شما از این مشکل نجات پیدا کند، باید سعی کنید این جنجالها فرو بنشیند. چهکار کنیم؟ با آمریکا همکاری کنیم، همفکری کنیم، جلسه کنیم، بنشینیم، گفتگو کنیم و یک مدلی را طبق میل آمریکاییها یا طبق توافق آمریکاییها انتخاب کنیم؛ یکی دیگر هم این است.
یا ما مشکلات دیگری داریم، اختلافات زیادی با آمریکا داریم، این اختلافات را باید حل کنیم، این اختلافات بایستی تمام بشود؛ حالا در حلّ این اختلافات، فرض بفرمایید که ملّت ایران مجبور باشد از اصول خود صرفنظر کند، از خطّ قرمزهای خود هم صرفنظر کند، بکند؛ طرف مقابل از اصول خود و ارزشهای خود تنازل نمیکند لکن اگر لازم شد، ما باید تنازل کنیم تا مشکلات را برطرف کنیم؛ تا در نتیجه کشور بتواند از ظرفیتهای خود استفاده کند و مثلاً به یک اقتصاد برجستهای مبدّل بشود. حرفشان این است. بنابراین در قضیهی هستهای توافق شد و اسم این را گذاشتیم «برجام»؛ برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور؛ برجام ۲ و ۳ و ۴ و الیغیرذلک بایستی بهوجود بیاید تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی میکنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند."