داستان انتخابات مجلس و شیوه تبلیغات نامزدها در این دیار مصیبت زده؛ خود مصیبتی است که قبل از هر چیز؛ عزت، حریت و غرور و سربلندی مردم را نشانه گرفته است.
این جسارت را داشته باشیم که با واقعیت و حقیقت جدل نکنیم و از تیر تهمتها که بی امان بسویمان روانه خواهد شد نهراسیم، نامزدهای انتخابات به جان هم بر آمده اند و چنگ بر روی هم می کشند، پرونده های یکدیگر را رو می کنند، از تهمت و توهین به رقیب ابایی ندارند و عده ای هم کف میزنند و سرود فتح می خوانند.
شان آدمی به خرد است و فرزانگی، نمی شود پشت نام مردم پناه گرفت و با دمیدن در کوره عواطف و هیجانات چند روزه؛ حقیقت مردمی و انسانیت را لوث کرد و از استدلال و عقلانیت گریخت و ادعای نجات مردم و جامعه را داشت. از مردم ابزار و نردبان ساخته اند تا گذشته خود را بپوشانند و خود و بستگانشان را بالا برند؛ معبدی از خود ساخته اند تا دیگران سر فرود آورند، آزادگی میفروشند و دین را به مزایده گذاشته و انقلاب و نظام را کاریکاتور کرده اند، فقر و محرومیت مردم را در لایه هایی از هیجان کاذب و آنارشیسم افسار گسیخته تبلیغاتی این روزها پوشانده اند و فردای بعد از انتخابات هیچ برنامه ای برای این همه جوان بیکار و زدودن زنگار محرومیت و کاستن مصیبتهای مردم ندارند.
اما چه باید گفت از انساننمایانی که ننگ نام انسانند.درندهخویانی که همدندان گرگانند
آنان که عشق و مهربانی را در دستهای کور کین کشتند!
آنان که انسان بودن خود را در پای این کشتند!