پایگاه خبری تحلیلی رسا

اولین رسـانه مستقـل خبــری،تحلیـلی منطقه

پایگاه خبری تحلیلی رسا

اولین رسـانه مستقـل خبــری،تحلیـلی منطقه

 

چطور می شود همان زمان که عراقی ها همه پس انداز سالشان را و حتی فرش زیرپایشان را می فروشند تا در استقبال از زائران حسینی مدل جدیدی از یک “اقتصاد صلواتی جمع محور” ارائه دهند در کشوری با درصد تشیع بیشتر، بازار سیاه صدور ویزا و افزایش دویصد و پنجاه درصدی رسمی و دولتی( نه بازار سیاهی و غیررسمی) بلیط اتوبوس به سمت مرزها یک مدل از ” اقتصاد لیبرالی و مطلقا فردگرا” را تحت لوای دین و حاکمیت آن تثبیت می کند.

درست در همان زمان که در عراق ذهنیت شیعه در قالب موکب های مطلقا مردمی( نه دولتی) عینیت می یابد. خبر نابودی یک و نیم میلیون کیلو سیب زمینی برای بالا نگه داشتن قیمت آن توسط یک نماینده در اصولگراترین مجلس تاریخ مطرح می شود و با بی اعتنایی نمایندگان منجر به استعفای وی می شود تا باز هم در قالب حاکمیت تشیع یکی از کثیف ترین مصادیق کاپیتالیسم عینیت یابد.

به فاصله ده روز پس از تجمع اربعین حسینی، تجمعی با جمعیتی کمتر( حدود یک دهم) در شهری دیگر با چند برابر مساحت و زیرساخت های مسکونی و رفاهی برگزار می شود. هرچند ماهیت عزاداری روز سی ام صفر در مشهد با بیست صفر در کربلا تفاوتی ندارد اما قوانین مصوب( رسمی) و فضای عرفی( غیررسمی) عزادار را با مدلی دقیقا متضاد با آنچه تحت همین لوا، ده روز قبل شاهدش بوده مواجه می سازد. گویا تشیع به دو شاخه خراسانی و کربلایی که در جنگ با یکدیگر هستند تقسیم می شود!

خیلی به تفاوت این ده روز و فضای موکبی کربلا و هتل درویشی های مشهد فکر کردم. یکی چادر می زند تا زائر دست در جیبش نکند و دیگری قانون منع چادر زدن تا یک فرسخی حرم را تصویب می کند تا زائر به هنگام وداع دیگر دستش به جیبش نرسد.

راستش را بخواهید تا عراق هنوز در هر کوچه پس کوچه اش دانشگاهی تاسیس نشده باید قدر اربعینش را دانست. اگر عراق هم روزی تصمیم بگیرد چهار میلیون و چهارصد هزار دانشجو داشته باشد آنقدر تئوری های “آدام اسمیت” و دست نامرئی بازار را بجای یدالله به مثابه دستی که با “جماعت” است نه فرد، در گوش دانشجویان تکرار می کنند و کتاب های فریدمن و مالتوس را در حلقشان جا می کنند. حالا حج فقرا را باید در جاده خاکی نجف به کربلا پیدا کرد تا قبل از ورود به حرم اذن دخول را از آدام اسمیت ها نگیریم!

نظرات  (۳)

  • زائر کربلا
  • من رفتم و برگشتم تو تمام مسر دو جا زائر رو چپاول میکردن
    اولیش حمیل
    دومیش شباب امام حسین به مردمش رحم کنه
  • کامران پیشداد
  • چند روز پیش قصد کربلا کردیم و راه افتادیم،به ماهیدشت رسیدیم،انبوه اتوبوس هایی که تو ایستگاه صلواتی توقف کرده بودن،نگاه هر بیننده ای رو به سمتش جلب میکرد،بهر حال ما کرمانشاهی بودیم و تازه راه افتاده بودیم،خوراکی و تنقلات و چایمون هم جور بود،نیازی به توقف نداشتیم،به اسلام آباد رسیدیم موکب یا همون ایستگاه صلواتی بزرگی بود،ماشین های سواری و باری و اتوبوس زیادی وایساده بود،از اونجا هم گذشتیم به حمیل رسیدیم شهر شما،اذان بود و وقت نماز،اول رفتیم سمت پارک ولایت،ازدحام جمعیت به حدی بود که حتی نمیشد از ماشین پیاده شد،با راهنمایی مامور پلیس راه برگشتیم سمت شهر و سمت مسجد،اینجا هم به همون صورت،مردم میگفتن برین اول شهر اونجا همه امکانات رو شهرداری فراهم کرده،حتی نهار هم تدارک دیدین،از بین انبوه ترافیک رد شدیم و به اول شهر رسیدیم اینجا بهتر بود،بعد از وضو رو پیاده روها نمازمون رو خوندیم رفتیم سمت ایستگاه صلواتی،فقط چای بود مسولش میگفت غذا تمام شده ..جالب بود هنوز ساعت 1 نشده بود،راهنماییمون کرد سمت فلافلی که تو همون ایستگاه بود سه تا فلافل بهمون داد خواستیم بریم که برگشت گفت 15 هزار تومن میشه ..... ایستگاه صلواتی پولی،اینشو دیگه ندیده بودیم،خلاصه گفتیم مگه صلواتی نیست مگه نزدین صلواتی،طرف برگشته میگه از تهران تا اینجا صلواتی خوردی سیر نشدی،خلاصه حالیش کردیم ماهم کرد هستیم فلافل دیگه خیلی گران باشه دو هزارتومنه،6 هزار دادیم و راه افتادیم ..این شد خاطره ما اط شهر حمیل،شهر شما ... ایستگاه صلواتی پولی
    پاسخ:
    دوست عزیز،همیشه هستند افرادی که از موقعیت پیش آمده نهایت سوء استفاده رو می کنند،1000 متر پایین تر اداره بخشداری بود،کافی بود به اونجا مراجعه می کردین ...
  • مهدی ابوفاطمه
  • باریکلا
    تحلیل خوبی بود خوشم اومد
    موفق باشید
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی